نظریه انگیزشی وظیفه دارد آنچه را که افراد را به سمت دستیابی به یک هدف یا نتیجه سوق می دهد ، کشف کند. مشاغل به تئوری انگیزشی علاقه مند هستند زیرا افراد باانگیزه بهره وری بالاتری دارند و منجر به استفاده اقتصادی بیشتر از منابع می شوند.
بیشتر نظریه های انگیزشی بین عوامل ذاتی و خارجی تفاوت قائل می شوند: موارد اول مربوط به علاقه ، لذت و تمایل فرد برای شرکت در یک فعالیت است. افرادی که اعتماد به نفس بالاتری دارند و اعتقاد دارند که توانایی های خودشان به موفقیت منجر می شود ، به احتمال زیاد دارای انگیزه های ذاتی بالایی هستند. انگیزه های بیرونی بر نتیجه فعالیت متمرکز می شوند ، یعنی افراد به جای خود فعالیت ، توسط نتیجه هدایت می شوند.
نظریه های انگیزشی که اغلب ذکر می شوند شامل مدل دوگانگی فرارجویی ، نظریه کاهش رانندگی ، نظریه ناهماهنگی شناختی و انگیزه های ناشی از سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو است.
نظریه های تک انگیزشی جنبه هایی را که افراد را به عمل در یک اصطلاح سوق می دهد کاهش می دهد. روانشناسی تکاملی و اقتصاد هر دو نظریه های تک انگیزشی را ارائه می دهند - به ترتیب بقا و منافع شخصی. برخی از نظریه ها انگیزه انگیزه را به عوامل آگاهانه و ناخودآگاه تقسیم می کنند ، که هر دو بر رفتار تأثیر می گذارند. به عنوان مثال ، علاقه شخصی می تواند عامل ناخودآگاه مencingثر در میل به کار باشد و وظیفه خانواده بودن عامل آگاهانه است.
برچسبها :